میشه از نور بنویسی و تو تاریکی غرق شده باشی

میشه به فکر خوشحال بودن باشی و لای غما گم شده باشی

میشه حرف بزنی و لب و دهنت به هم دوخته شده باشه

میشه تو مسیرت به مقصد باشی و هنوز سرجات ایستاده باشی

میشه برقصی و یه گوشه عزا گرفته باشی

میشه با یکی مهربون باشی و تو سرت نقشه کشتنشو بکشی

میشه لبخند بزنی و تو دلت بهش فحش بدی

میشه عاشق چیزی باشی و به شدت ازش متنفر باشی

مثل اینکه یه وقتایی فقط خود لعنتیت هستی که میفهمی یه پارادوکس بزرگی

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها